مدیریت از خیال تا واقعیت سبب می شود که شما یک دید بسیار عالی نسبت به مدیریت پیدا کنید. در نظر داشته باشید خلاصه کتاب مدیریت از خیال تا واقعیت می تواند به مدیریت با یک چشم و دیدگاه دیگر نگاه کرده و جنبه های متفاوتی از مدیریت را به شما نشان دهد. نویسنده این کتاب هنری مینتزبرگ است. نگاه این نویسنده به مدیران و امور مدیریتی بسیار جالب و متفاوت می باشد. این نویسنده عنوان می کند که مدیران از رهبران متمایز نیستند و شما باید مدیران را نیز به عنوان یک رهبر ببینید. مدیران یک رهبری هستند که مدیریت را به خوبی یاد گرفته و می توانند از اصول مختلف در رسیدن به نتیجه مورد نظر خود استفاده کنند. این نویسنده با نگارش این کتاب می خواهد مدیریت را به جایگاه مناسب خود برگرداند. همچنین جنبه های مختلفی از موفقیت را به افراد نشان دهد که در هیچ کتابی به آن پرداخته نشده است. حال با ما همراه باشید تا به بررسی کلی این کتاب عالی بپردازیم.
بررسی مدیریت از خیال تا واقعیت
مدیریت از خیال تا واقعیت می تواند افق های متفاوتی را پیش روی شما بگذارد. همچنین شما را با جنبه های مختلفی در مدیریت و رهبری آشنا کند. مینتزبرگ در این کتاب به کار ۲۹ مدیر مختلف نظارت کرده و آن ها را زیر نظر قرار داده است. او این جامعه آماری را از گروه های مختلفی مانند پلیس، تولید هواپیما، صنایع مختلف، مراقبت های بهداشتی، بانکداری، تجارت، دولت، سازمان های غیرانتفاعی و … انتخاب نمود. همچنین این افراد را در محیط های متفاوتی زیر نظر گرفت. سپس بر اساس مشاهدات تجربی که انجام داده بود این کتاب را نگارش کرد. مینتزبرگ در کتاب مدیریت از خیال تا واقعیت مشخص کرد که در دنیای واقعی مدیران به هیچ عنوان نمی توانند به عنوان برنامه ریزان و افراد منظم عمل کنند.
در اکثر کتاب های مدیریتی مدیران افرادی ایدهآل گرا و بسیار منظم هستند. این افراد بدون وقفه می توانند کار های سخت و سنگین را برنامه ریزی کرده و به اهداف خود در سریع ترین زمان ممکن برسند. معمولاً در کتاب های مدیریتی مدیران به افراد شکست ناپذیری تشبیه شده اند که می توانند با تجربیات زیادی که دارند موسسه و مجموعه مورد نظر را در مسیر موفقیت قرار دهند. در نظر داشته باشید به دلیل وجود گروه های مختلف، انجام کار های مدیریتی با سرعت بالا و بسیار کمال گرایانه ممکن نمی باشد. این نویسنده با درک این موضوع توانسته است یک الگوی جدیدی از مدیریت را عنوان کند و در کتاب خود آن را به تصویر بکشد.
ادامه
در نظر داشته باشید مدیریت از خیال تا واقعیت سبب می شود که چشم شما بر روی واقعیت های این حرفه باز شده و از تعریف های کمال گرایانه فاصله بگیرید. با دیدن واقعیت های حرفه مدیریتی می توانید بهتر تصمیم گرفته و قدم در مسیر درست بگذارید. در خلاصه کتاب مدیریت از خیال تا واقعیت شما می توانید با وظایف مدیریتی آشنا شده و با این مبحث به صورت کلی ارتباط برقرار کنید. در این کتاب یک فرایند پویا ترسیم شده است که مدیران با استفاده از اطلاعات در دست خود می توانند با افراد ارتباط گرفته و خط مشی های درستی را تعیین کنند. مینتزبرگ توانسته است در این کتاب وظایف مختلف مدیران و نقش هایی که بر عهده دارند را به صورت کلی توصیف کرده و بر روی آن ها تاکید کند.
مدیران می توانند با تجربه و آگاهی خود وظایفشان را به بهترین نحو انجام دهند. مدیران باید بتوانند همزمان بر روی تمام نقش های خود کنترل داشته و تعادل بسیار مناسبی را بین نقش های شان ایجاد کنند. این تعادل را باید متناسب با شرایط خاصی که در آن قرار دارند ایجاد کرده و گنجایش و ظرفیت افراد زیر نظر خود را نیز به خوبی بسنجند. سپس بر اساس توانایی هر فرد یک وظیفه را به او محول کنند. این نویسنده تاکید می کند که مدیریت یک حرفه نیست. بلکه مدیریت یک عمل است که افراد باید از طریق تجارب و آموخته های خود آن را به خوبی انجام دهند.
تعریف مدیریت از نظر هنری مینتزبرگ
همانطور که عنوان کردیم در خلاصه کتاب مدیریت از خیال تا واقعیت این نویسنده یک دیدگاه جدید در مورد مدیریت عنوان کرده است. افراد می توانند با این دیدگاه مهارت های مختلف را کسب کرده و به یک مدیر عالی و حاذق تبدیل شوند. در نظر داشته باشید تعریف های بسیار سخت و پیچیده ای در رابطه با وظایف مدیر و مدیریت عنوان شده است. اما در نگاه این نویسنده مدیریت بسیار ساده و شفاف می باشد. افراد می توانند به راحتی این رشته را فرا بگیرند. این نویسنده مدیریت را همان مسئولیت می داند. مدیر کسی است که مسئولیت یک سازمان یا یک بخش تفکیک شده را متقبل شده و می تواند یک سازمان را به راحتی کنترل کند. شاید برای شما جالب باشد که بدانید مدیران زیادی این تعریف را می دانند. اما هنوز نتوانستند آن را هضم و درک کنند. حتی افرادی که در جایگاه مدیریتی نیز قرار دارند نمی توانند به راحتی به وظایف خود اشراف داشته و آنها را انجام دهند.
در نظر داشته باشید شخصی که برای مدیریت یک مجموعه انتخاب می شود الزاماً نباید وارد یک اتاق بزرگ شده و بر روی میز خود نشسته و دستور دهد. این فرد باید مسئول بوده و در برابر تمام اتفاقات سازمانی پاسخگو باشد. زیربنای اصلی مدیریت، مسئول بودن است. زمانی که فردی بر جایگاه مدیریت منصوب می شود باید بتواند تمام مسئولیت هایی که بر شانه دارد را به درستی انجام دهد. سپس در برابر هر کدام پاسخگو باشد. در این کتاب عنوان شده است که وظایف مدیر محدود به کنترل کردن نمی شود. مدیر باید بتواند برنامه ریزی و سازماندهی را به بهترین نحو انجام دهد و یک ارتباط تنگاتنگی بین اعضای تیم برقرار کند. سپس می تواند به اعضا در صورت نیاز دستور داده و بعد از آن هماهنگی های لازم را ایجاد کند.
این مطلب ادامه دارد…